نمونههایی از گفتار و رفتار امام حسن عسکری(ع)| ۱
ده گفتار از امام حسن(ع)
۱- بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اَقْرَبُ اِلی اِسْمِاللهِ الْاَعْظَمِ مِنْ سَوادِ الْعَیْنِ اِلی بَیاضِها:
«آیه بِسْمِاللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به اسم اعظم از سیاهی چشم به سفیدی آن نزدیکتر است.»[1]
۲- اَلْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلِّ شَرٍّ:
«خشم و غضب کلید هر بدی است.»[2]
۳- لَیْسَ مِنَ الْاَدَبِ اِظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَالْمَحْزُونِ:
«اظهار شادمانی در نزد غمگین از بیادبی است.»[3]
۴- کَفاکَ اَدَباً تَجَنُّبُکَ ما تَکْرَهُ مِنْ غَیْرِکَ:
«همین ادب برای تو بس که از آنچه بر دیگران نمیپسندی دوری کنی.»[4]
۵- لاتُمارِ فَیَذْهَبُ بَهاؤُکَ، وَلا تُمازِحْ فَیُجْتَرأَ عَلَیْکَ:
«جدال و کشمکش لفظی نکن که آبرو و احترامت میرود و شوخی نکن که بر تو جرأت پیدا میکنند.»[5]
۶- مِنَ التَّواضُعِ؛ اَلسَّلامُ عَلی کُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ وَالْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ:
«سلام کردن بر هر کسی که از نزد او میگذری، نشانهی تواضع است و نیز نشستن در جایی که از مکان شریف مجلس پستتر است از تواضع میباشد.»[6]
۷- مِنَ الْجَهْلِ؛ اَلضِّحْکُ مِنْ غَیْرِ عَجَبٍ:
«خندهی بی جا، نشانهی نادانی است.»[7]
۸- اَوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَالشُّبْهَةِ، اَعْبَدُالنّاسِ مَنْ اَقامَ عَلَى الْفَرائِضِ، اَزْهَدُ النّاسِ مَنْ تَرَکَ الْحَرامَ، اَشَدُّ النّاسِ اِجْتَهاداً مَنْ تَرَکَ الذُّنُوبَ:
«پارساترین و پاکترین انسانها، کسی است که در هنگام شبهه، توقّف کند. عابدترین انسانها کسی است که واجبات را به پا دارد. زاهدترین انسانها کسی است که کوشش او در ترک گناه بیشتر از دیگران است.»[8]
۹- اَلْمُؤْمِنُ بَرَکَةٌ عَلَیالْمُؤْمِنِ وَ حُجَّةٌ عَلَیالْکافِرِ:
«مؤمن، برای مؤمن برکت است و بر ضدّ کافر حجّت میباشد.»[9]
۱۰- اِذا انْشَطَتِ الْقُلُوبُ فَاَوْدِعُوها وَ اِذانَفَرَتْ فَوَدَّ عُوها:
«هنگامی که دلها نشاط یافتند، آنها را برای فراگیری (علم و کمال) متوجّه سازید و اگر تیره و بینشاط بودند آنها را وداع گویید.» (یعنی رها کنید تا آماده شوند.)[10]
نمونههایی از رفتار امام حسن عسکری(ع)
شیوهی رفتاری امامان معصوم(ع) عالیترین الگوی نجاتبخش برای انسانهای شیفتهی راه علم و کمال و گرانبهاترین گنجینهی بالنده برای بهروزی و پیروزی در برابر دستاندازهای شیطانی است. آنانکه از رهروان دلباخته مکتب خاندان رسالت هستند حتماً باید سیرهی عملی امامان(ع) را با توجّه عمیق بررسی کرده و پیروی کنند. بهطوری که در عمل، نشانههای زندگی امامان(ع) در آنها آشکار گردد، چنانکه امام باقر(ع) در ضمن گفتاری به جابر جُعفی فرمود:
«وَ ماتُنالُ وَلایَتُنا اِلاّ بِالْعَمَلِ وَ الْوَرَعِ:
به ولایت و دوستی ما جز از راه عمل و پرهیزکاری، نمیتوان رسید.»[11]
در اینجا نظر شما را به نمونههایی از جلوههای رفتاری امام حسن عسکری(ع) جلب میکنم.
عبادت و بندگی
امام حسن(ع) مانند سایر امامان(ع) قبل از هرچیز بندهی خدا بود و ارتباط خالص و تنگاتنگ با خدا داشت.
از تسبیحات او که با سوز و گداز ملکوتی در روزهای شانزدهم و هفدهم ماه میخواند:
«سُبْحانَ مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ دانٍ، وَ فِی دُنَوِّهِ عالٍ، وَ فِی اِشْراقِهِ مُنِیرٌ وَ فِی سُلْطانِهِ قَوِیٌّ، سُبْحانَالله وَ بِحَمْدِهِ:
پاک و منزّه است آن خداوندی که در عین علوّ مقامش، نزدیک است و در عین نزدیک بودن در مقام عالی است و تابشش فروزان است و در قدرتش نیرومند میباشد، پاک و منزّهی که حمد و سپاس مخصوص او است.»[12]
امام حسن(ع) در عصر خلافت معتمد عبّاسی، مدّتی در زندان علیّبن جرین بود. معتمد همواره از ابن جرین میپرسید: ابو محمّد (حسنبن علی) در زندان چه میکند؟ او همیشه در پاسخ میگفت:
اِنَّهُ یَصُومُ النَّهارَ وَ یُصَلِّی الَّیْلَ:
«همانا او همواره روزها را روزه میگیرد و شبها را با نماز بهسر میآورد.»[13]
یکی از زندانبانهای خشن و بیرحم، آن حضرت را با باغ وحشی که در کنار زندان بود برد تا درّندگان به آن حضرت حمله کرده و او را بدرند. پس از مدّتی به سراغ امام رفتند تا ببینند کارش به کجا کشیده است. متوجّه آن بزرگوار شدند که مشغول نماز است و درّندگان در اطرافش (با کمال تواضع) ایستاده و کوچکترین صدمهای به او نمیرسانند.
شخصی به نام یحییبن قتیبه ماجرا را به معتمد عبّاسی گزارش داد. معتمد نزدیک امام آمد و آنچنان تحت تأثیر سیمای ملکوتی آن حضرت قرار گرفت که از امام خواست تا برای او دعا کند....[14]
آن حضرت در نماز، قنوت طولانی داشت و در قنوت با دعاها و کلمات بسیار بلند معنی و شیوا، با خدا رازونیاز میکرد. یکی از دعاهای قنوت او همان است که به چند نفر از اهالی قم آموخت (در آن هنگام که آنها از موسیبن بُغا عامل دژخیم خلیفه شکایت نموده بودند) این قنوت بالغ بر صد سطر بزرگ است[15] و تلاوت آن بیش از یک ربع ساعت وقت لازم دارد. امام چنین قنوتی را با حال تضرّع و حضور قلب در نماز میخواند و به این ترتیب درس مناجات با خدا را به ما میآموخت.
جاذبهی عبادت امام حسن عسکری(ع)
عبادت امام حسن عسکری(ع) بهقدری ملکوتی و پرجاذبه بود که در زندان موجب هدایت سختترین دشمنان گردید چنانکه روایت شده:
هنگامی که امام حسن(ع) در زندان «صالحبن وصیف» بود، از طرف رژیم خونخوار عباسی به او پیام دادند که بر امام(ع) سخت بگیر و او به مأمورین رژیم گفت: چه کنم؟ دو نفر از بیرحمترین افراد را مأمور او نمودم، آنها آنچنان تحت تأثیر امام قرار گرفتند که بهطور کلّی عوض شدهاند. سپس آن دو نفر را حاضر کرد و در حضور مأمورین رژیم به آنها گفت: «در این مورد این مرد (امام حسن) نظر شما چیست؟» آن دو در پاسخ گفتند: «چه بگوییم در مورد مردی که روزها را روزه میگیرد و همهی شب را با عبادت به پایان میرساند و به هیچ چیز جز عبادت اشتغال ندارد. وقتی به او مینگریم بندهای بدنمان میلرزد و بهقدری تحت تأثیر قرار میگیریم که نمیتوانیم خود را کنترل کنیم.»
هنگامی که مأموران رژیم عبّاسی چنین شنیدند، منصرف شده و رفتند.[16]
چنانکه قبلاً خاطرنشان شد؛ هنگامی که امام حسن(ع) در زندان علیبن نارمش، بیرحمترین دشمن خاندان رسالت(ع) بود در همان روز اوّل علیبن نارمش بهقدری تحت تأثیر حالت ملکوتی امام قرار گرفت که به طور کلّی دگرگون شد و به احترام آن حضرت سرش را بلند نمیکرد و از نزد امام در حالی جدا شد که بهترین بصیرت را یافته بود و نیکوترین سخن را در شأن امام میگفت.[17]
روزه گرفتن امام در زندان و دستور سلامتی
ابوهاشم جعفری، یار مخلص امام حسن عسکری(ع) به جرم حمایت از آن حضرت (در سال ۲۵۸ ﻫ . ق) دستگیر و زندانی شد. او میگوید من با جماعتی در زندان بودیم سپس امام حسن(ع) را وارد زندان نمودند... امام در زندان روزه میگرفت و هنگام افطار، غلامش برای او با سبد سر به مهر کرده غذا میآورد. ما همراه آن حضرت از آن غذا میخوردیم و من نیز با آن حضرت روزه میگرفتم.
در یکی از روزها ضعف بر من چیره شد، به اطاق دیگر رفتم و روزهی خود را با خوردن چند لقمه نان خشک شکستم، سوگند به خدا هیچکس از این موضوع باخبر نشد سپس به محضر امام حسن(ع) آمده و نشستم. آن حضرت به غلام خود فرمود: «غذایی به ابوهاشم بده زیرا او روزه نیست.»
من لبخندی زدم. فرمود: چرا میخندی! هرگاه خواستی نیرومند شوی، گوشت بخور، نان خشک قوّتآور نیست! گفتم خدا و رسول خدا(ص) و شما راست میفرمایید. آنگاه غذا خوردم. آن بزرگوار به من فرمود: «سه روز روزه نگیر، زیرا آن کسی که روزه گرفتن او را ناتوان نموده، کمتر از غذا خوردن سه روز نیز، نیروی بدنیش باز نمیگردد....»[18]
خودآزمایی
1- پارساترین و پاکترین، عابدترین و زاهدترین انسانها چه کسی است؟
2- ابن جرین در جواب نامه معتمد مینویسد که امام حسن عسگری در زندان چه کارهایی انجام میدهند؟
3- چرا ابوهاشم روزه خود را شکست و امام حسن عسگری(ع) به او چه فرمودند؟
پینوشتها
[1]- تحفالعقول (ترجمه شده) ص ۵۷۹.
[2]- بحار، ج ۷۸، ص ۳۷۳.
[3]- همان مدرک.
[4]- بحار، ج ۷۸، ص ۳۷۷.
[5]- تحفالعقول، ص ۵۷۸ – اعیانالشّیعه، ج ۲، ص ۴۱.
[6]- همان مدرک، ص ۵۸.
[7]- همان مدرک.
[8]- تحفالعقول، ص ۵۸۲.
[9]- همان مدرک.
[10]- بحار، ج ۷۸، ص ۳۷۹.
[11]- اصول کافی، ج ۲، ص ۷۴.
[12]- منتهیالآمال، ج ۲، ص ۲۶۴.
[13]- بحار، ج ۵۰، ص ۳۱۴.
[14]- مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۴۳۰.
[15]- الامامالحسنالعسکری منالمهد الیاللّحد، ص ۲۴۰ و ۲۴۱.
[16]- ارشاد مفید، ص ۳۴۴ – بحار، ج ۵۰، ص ۳۰۸.
[17]- اصول کافی، ج ۱، ص ۵۰۸.
[18]- اعلامالوری، ص ۲۵۴ و ۲۵۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی